شماره ۶۰۶ | ۱۳۹۴ دوشنبه ۱۵ تير
صفحه را ببند
هنر زنده ماندن قابل فراگیری است

فرزانه صادقی کارشناس آموزش معاونت بهداشت، درمان و توانبخشی

شاید همه ما فیلم‌های بسیاری را دیده‌ایم که در آن تلاش فرد یا افرادی به نمایش گذاشته می‌شود که در دوره‌ای کوتاه یا چشمگیر، در شرایطی سخت، مثلا وسط کویری سوزان، دشتی پر از برف، کوهستانی صعب‌العبور یا غاری که انتهایی نداشته، گیر افتاده‌اند و برای بقا و حفظ جان خود، تمام توانشان را به کار بسته‌اند. بعضا هم دیده‌ایم برخی از همین افراد بر اثر تحرکاتی ناآگاهانه حتی جان خود را از دست داده‌اند و در تمام این نمایش‌ها فقط تنها کسانی از این جهنم واقعی جان سالم به در می‌برند که افرادی کار آزموده و توانمند باشند. پرواضح است انسان‌هایی که از توانایی جسمانی بالاتری برخوردارند با قرار گرفتن در چنین شرایطی می‌توانند بیشتر دوام بیاورند ولی همان‌ها نیز اگر به مهارت‌های بقا در شرایط سخت واقف نباشند، مسلما نخواهند توانست از این مهلکه جان سالم به در برند. بیشترین زمان بقا در چنین شرایطی برای کسانی مهیاست که از قدرت خلاقیت و ابتکار عمل بالاتری برخوردار باشند یا این‌که مهارت‌ها یا بهتر است بگوییم «هنر بقا در شرایط سخت» را از پیش آموخته‌اند.
زنده ماندن در شرایط سخت یا بقا و رهایی، مجموعه مهارت‌هایی را شامل می‌شود که یک فرد به کمک آنها می‌تواند جان خود را در چنین وضعیتی رهایی بخشد. این مهارت‌ها هیچ‌گاه کامل نمی‌شوند، زیرا در طول صد‌ها ‌سال تجربیات سختِ افرادی خلاق و توانمند، به مرور شکل گرفته‌اند و تا هر زمان که شرایط سخت یا تله‌ای برای
 گرفتار شدن انسان در آن وجود داشته باشد، این هنر شکلی تازه می‌گیرد و به‌روزرسانی می‌شود. پس نمی‌توان برای آن پایان یا کمالی در نظر گرفت. باور این‌که این شرایط ممکن است برای هر انسانی به وجود بیاید، دشوار است اما مطمئن باشید که غیرممکن نیست. مهم‌ترین عامل سردرگمی انسان امروزی در شرایط دشوار، ناتوانی برای نجات است، زیرا بروز خطر را حس نمی‌کند و فقط دلخوش به تکنولوژی است، غافل از این‌که موبایل همیشه آنتن نمی‌دهد  یا بالاخره شارژ آن به پایان می‌رسد. قطب‌نما یا جی پی اس ممکن است از ارتفاعی که در آن قرار دارید به پایین سقوط کند یا بر اثر حادثه‌ای نابود شود و خلاصه این‌که همیشه سقف خانه‌ای گرم و مطمئن روی سر انسان نخواهد بود یا تنها کسانی می‌توانند زیر آوار برای مدت نسبتا زیادی دوام بیاورند که توانایی مقابله با آن شرایط را داشته باشند.
حادثه خبر نمی‌کند و امنیت و آسایش همواره برقرار نمی‌ماند. پرورش خلاقیت و یادگیری مهارت‌ها تنها شرط بقا در شرایط سخت است که احتمال نابودی را کاهش می‌دهد. در بیشتر مواقع افرادی که هیچ‌گونه آمادگی جسمانی یا روانی ندارند، وقتی در موقعیت‌های یأس‌آور و شرایط سخت قرار می‌گیرند، اغلب به علت بی‌تجربگی، فقدان ابتکار، ترس یا ناامیدی ناشی از آن می‌میرند. تنها کسانی می‌توانند در برابر بی‌آبی و گرمای بیابان، سرمازدگی در کوه، ماندن در زیر آوار زلزله و ... دوام بیاورند که اطلاعات کافی یا توانایی مقابله با آن را داشته باشند.
در سخت‌ترین شرایط غلبه بر ترس و هراس یکی از مهم‌ترین مهارت‌هایی است که می‌تواند به نجات جان فرد یا افراد کمک کند. به بیان دیگر این‌که فقدان این مهارت، افراد را از اتخاذ تصمیم هوشمندانه باز می‌دارد و در شرایطی که می‌توان از منطق و عقل برای نجات و رهایی، به‌عنوان یک راهنما بهره جست، با ترس و استرس آن را دچار زوال و نابودی می‌کنیم. در حقیقت ترس و هراس باعث می‌شود، بر اثر تصورات واهی، دست به واکنش‌هایی بزنیم که حتی سبب اتلاف انرژی نیز می‌شود و در پی اثرات روانی منفی آن ممکن است مرگ را هم زودرس کند. مدیریت استرس و غلبه بر ترس به فرد امکان بازیابی تفکر و بروز خلاقیتش را می‌دهد. مهم‌ترین استرس‌ها می‌توانند ناشی از مرگ دوستان باشند یا بر اثر زخم و جراحات
 به وجود آمده از حادثه، شکستگی‌ها، کمبود آب یا آذوقه، ترس از ارتفاع یا تاریک شدن هوا، سرمای شدید، گرمای طاقت‌فرسا، رودخانه‌های خروشان، نداشتن سرپناه و مهم‌تر از همه فکر کردن به مرگ، به وجودآمده یا تشدید شوند.
دیگر این‌که انسان برای تعمیر و بازسازی وسایل یا درست کردن سرپناه یا مکانی امن نیاز به وسایل جهت ساخت یا تعمیر دارد ولی آیا در شرایط بحرانی اینگونه وسایل در دسترس او قرار دارند؟ حتی ممکن است همراه او باشند ولی تا چه زمانی می‌تواند آنها را نزد خود نگه داشته یا با خود حمل کند؟ اما اگر مهارت ساخت وسایل از امکانات موجود در اطرافش را داشته باشد تأثیر آن شگفت‌آور است. مثلا استفاده از چوب‌های نوک تیز به‌عنوان میخ برای برپایی سر پناه؛ پوشش‌های گیاهی پهن برگ برای درست کردن سقفی موقت؛ استفاده از سنگ به جای چکش؛ بهره‌گیری از ساقه برخی گیاهان به جای طناب و ... کمک موثری در چنین شرایطی خواهد بود.
یکی دیگر از مهارت‌ها دنبال کردن حیوانات بومی منطقه‌ای است که در آن گیر افتاده‌ایم که ممکن است ما را به آب یا مواد خوراکی قابل استفاده برسانند. بنابراین سازگاری با محیط برای به دست آوردن سرپناه، آب یا غذا، استتار کردن و ... با نگاه کردن به حیوانات موجود در منطقه می‌تواند مثمر ثمر باشد.
در پایان باید اذعان داشت کشور ما سرزمینی است با تنوع اقلیمی بی‌نظیر و گسترده که جای‌جای آن بسیار دیدنی است و آرزوی هر ایرانی دیدن این جذابیت‌ها و لذت بردن از آنها است. اما پرداختن به گردشگری چقدر می‌تواند امن و
بی خطر باشد؟ جنگل‌های بکر شمال، کوهستان‌های استوار غرب و شمال، کویرهای دیدنی مرکز، دریاها و دریاچه‌های پراکنده در سراسر ایران، رودخانه‌های خروشان؛ همه و همه دیدنی است به شرط آن‌که ناملایمات آنها را نیز بشناسیم و راه مقابله با آنها را بیاموزیم. فراموش نکنیم همین کشور زیبا جزو حادثه خیز‌ترین کشورهای جهان نیز هست. بنابراین آموختن و فراگیری مهارت‌های لازمه خصوصا امداد و کمک‌های اولیه برای تقابل با سختی‌ها در هر شرایطی امری است ضروری و اجتناب‌ناپذیر. با این امید که این مهم جدی گرفته شود و در اینگونه آموزش‌ها تعللی صورت نپذیرد.

 

دیدگاه‌های دیگران

م
محمد رجبی |
مخالف 0 - 0 موافق
با درود بر شما و فرزانه خانم عزیز مطالب ذکر و دیدگاهای ایشان کاملا منطقی بوده حتی در شرایت زندگی عادی در هر منطقه با هر زمینه ای ممکن از منزل خارج شدند با وسیله و بدون وسیله حتی زندگی شهری در گام بر داشتن برخورد کردن با افراد نوع انتخاب کلمات مانند حتی حرکات نوع ملودی صدا پس اختیاج به نیست حتما ما در بیابانی یا کویری اجباری گرفتار شده باشیم جامعه ما هر روز به نوعی و تحت تاثیر عواملی نوعی رفتار را به ما دیکته میکند پس اگر امادگی نداشته باشیم حتی در یک برخورد ساده خیابانی امکان خطرات جانی برای ما وجود دارد در هر صورت ممنون خانم صادقی عزیز عالی بود استفاده کردم

تعداد بازدید :  109